تحریف همیشگی تاریخ لرهابه روایت رضا جایدری
رضا جایدری: «لرها در گذشته، هم ثروتمند بودند هم نیرومند و هم مغرور، اما امروزه برای آنها فقط غرورشان باقی مانده است.» (ویلیام داگلاس، سرزمین شگفتانگیز، ص۱۵۹٫)”سفرسال ۱۳۲۸ به لرستان” یکشنبه، ۳۰ آبان ۱۳۸۶، ساعت ۲۱: شبکهی دوم سیما را به نظاره نشستهایم. در برنامهای با نام پلی به گذشته با مضمون تاریخ معاصر ایران، خسرو معتضد به اظهار فضل میپردازد! در این بین، مطالب کذبی که در مورد تاریخ لرستان نقل میکند نیز شنیدنی است. بادی به غبغب انداخته و میفرماید:« لرها در گذشته از ماشینهایی که قصد عبور از خاکشان را داشتهاند حق علفچر میگرفتهاند و به حکام، مالیات نمیدادهاند! جالب این که از هر ماشین به صرف این که ۴ چرخ دارد، ۴ برابر مالیات میستانیدهاند!» جناب دکتر در این لحظه از برنامه سگرمههایش را درهم میکند و با قیافهای حق به جانب میافزاید:«قرار شده تاریخ ایران را بیغل و غش برای شما نقل کنم، لذا از گفتههای من ناراحت نشوید و به کسی برنخورد!» بعد ادامه میدهد:« امیراحمدی در کتاب خاطراتش همهی این چیزها را گفته و آورده که: چون سران قبایل و طوایف لرستان از ماشینها باج گرفته، راهزنی میکردند و به دولت مرکزی مالیات نمیدادند، لذا نظامیان به بهانهای ۱۴ نفر از سران آنها را فریب داده و فکر کنم در خرمآباد توسط حسینآقا خزایی که بعد از امیراحمدی امیرلشکر غرب بوده، آنها را اعدام میکنند.» همگان به خوبی میدانند همان رضاخانی که معتضد او را “پالانی” میداند در آبان ۱۳۰۷ جادهی سراسری لرستان به خوزستان را افتتاح نمود و واقعهی اعدام ۱۳ نفر (و نه ۱۴ نفر) سران عشایر لرستان که در شهریور ۱۳۰۴ یعنی ۴ سال قبل و آنهم در بروجرد و نه در خرمآباد به وقوع پیوسته است، یعنی زمانی که اتومبیلی در لرستان وجود نداشته که غارت شده باشد و مالیات علفچر بدهد، چون اصولاً در آن دوران جادهای نبوده که اتومبیلی در آن به تردد بپردازد. چند اتومبیلی هم که در حدود سال ۱۳۰۲ وارد لرستان شدند به نظامیان و حکام دولتی اختصاص داشتند و احدی را یارای تعدی و تعرض به سرنشینان آنها نبود. در ثانی اصلاً اعدام این افراد ربطی به مالیات علفچر نداشت و به دلایل دیگر صورت پذیرفت. فقط بدنامی مرگ عبدالهخان امیرطهماسبی به سال ۱۳۰۷ در گردنهی رازان باعث چنین توهمی شده است. گویا جناب معتضد، سنگنوشتهی خرمآباد مربوط به قرن پنجم هجری را که در آن به مالیات علفچر اهالی شاپورخواست(خرمآباد) اشاره نموده با خوانین ۸۰۰ سال بعد ترکیب نموده و آشی پخت که برای عدهای یک وجب روغن داشت! در چنین شرایطی است که معتضد ادعای تاریخدانی دارد و چنین از تاریخ نادانسته با آب و تاب سخن میراند. حال باید از مسؤولین صداوسیما پرسید که شما چرا چنین کسی را کارشناس تاریخ میکنید که بدون تحقیق کافی هموطنان خود را زیر سؤال میبرد؟! جناب معتضد! چرا و به چه دلیل تنها در این مورد خاص، کتاب خاطرات امیراحمدی را ملاک قرار میدهید و به آن استناد میکنید که لرها چنین بودند و چنان کردند، حال آنکه هویت امیراحمدی و اربابش رضاخان و عناد آنان با لرستان بر همگان آشکار است؛ مگر اینان به لرستان کم ستم کردهاند که حال، حضرتعالی خاطرات قصاب لرستان را معیار تاریخ لرستان و ایران قرار میدهید؟ اگر این برنامه برای اثبات خیانتکاری رضاخان و مزدورانش است، همگان می دانند که لرستان، قربانی مبارزه با رضاخان بوده است، حال چرا باید فقط خاطرات وی دربارهی تاریخ لرستان ملاک قضاوت شما قرار گیرد؟ و بهای آن را هم فقط مردم لرستان بپردازند؟! آیا تاریخ ایران تنها آن چیزی است که امیراحمدی در کتاب خاطراتش ذکر کرده و شما به آن استناد میکنید؟ خیر! جناب معتضد ما هم تاریخ میدانیم! به خصوص تاریخ آباء واجدامان را. آن چه را شما در کتابها خواندهاید پدران ما به چشم خود دیدهاند… هزاران نفر در لرستان چون من میدانند که در طول حکومتهای گذشته، چه خیانتها و کوتاهیهایی که در حق لرستان و مردمانش صورت نگرفته است و این کملطفی از ۹۵۰ سال پیش که نام لر در تاریخ وجود دارد تا به امروز ادامه داشته و همیشه به طرق مختلف در حق لرها اجحاف شده است. اگر دیروز صفویه و افشاریه اجداد ما را در صف اول میدانهای جنگ، سپر ایران و ایرانی میکردند، اگر قاجاریه ما را به جان هم انداخته و بیسواد نگه میداشتند تا برای کتابهای شما دزد سرگردنه شویم و اگر امثال امیراحمدی و رضاخان در نوشتهها و گفتههایشان، خود را فرشتهی نجات ما از ضلالت دانستند، به این دلیل بود که از سادگی و نجابت قوم من سوءاستفاده کردند. شما امروزه ما لرها را حتی به گدایی حق خود نیز قبول ندارید! من به جای واژهی نجابت برای قومم از لفظ بیلیاقت استفاده میکنم و گرنه در مقابل این همه توهین، طور دیگری باید برخورد میکردند. سریال تلویزیونی میسازید، دیواری کوتاهتر از مردم این خطه پیدا نمیکنید و لهجهی آنها را به سخره میگیرید، تبلیغ تلویزیونی میسازید، به همین گونه رفتار میکنید. کاریکاتور و جدولهای نشریاتتان را با متلک به قوم همیشه مظلوم و محروم لر آذین میبندید. امروز نیز که تاریخ میسازید، از لرها با آن چه که خودتان ساختهاید یاد میکنید. من نمیگویم دوران قاجار در لرستان یاغی و گردنهگیر وجود نداشته است بلکه میگویم لرستان در آن دوران اگر ۷۰۰ هزار جمعیت داشته است، حداکثر ۱۰۰۰ نفر از آنها به دلیل ظلم حکام قاجار و پهلوی این کاره بودهاند که خود لرستانیان نیز از کردار همان عدهی قلیل به تنگ آمده بودند، گذشته از اینها، از این قماش آدمها در سراسر ایران هم یافت میشده و اختصاص به لرستان نداشتهاند. چطور شما مو را از ماست بیرون میکشید اما نیمهی پر لیوان تاریخ لرها و لرستان را هیچگاه نمیبینید؟ مگر لرهای بختیاری در جریان مشروطه کم مایه نهادند که از امثال ستارخان و باقرخان یاد میشود ولی از لرها نه؟ شایسته نیست بر امثال شما که به بهای اندک وجدان خویش و تاریخ ایران را به حراج میگذارید، نام محقق و مورخ نهند… آیا جفا در حق لر و لرستانی نیست که در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی اینگونه در رسانهی ملی مورد بدگویی و اهانت قرار گیرند؟